وبلاگ سید حمید حوائجی

وبلاگ سید حمید حوائجی

محلی برای ثبت خاطره‌ها، بیان نظرها، و انتشار عکس‌های من
وبلاگ سید حمید حوائجی

وبلاگ سید حمید حوائجی

محلی برای ثبت خاطره‌ها، بیان نظرها، و انتشار عکس‌های من

خدمت سربازی در پادگان جوادنیا چگونه است؟

زمانی‌که من در پادگان جوادنیا بودم، خیلی‌ها نسبت به سختی خدمت سربازی در خجیر و پارچین می‌گفتند. به‌عنوان‌مثال مربی‌های آموزشی ما که چهار نفر بودند، بارها گفتند که بیشتر سربازان آموزشی وزارت دفاع که مدرک فوق دیپلم و کمتر دارند، بعد از پایان آموزشی و در تقسیماتِ یگانی، امریه‌ی خجیر یا پارچین را می‌گیرند و به یگان پاسدار مناطق مذکور منتقل خواهند شد.

بعد از اینکه دوره آموزشی ما در پادگان شهدای جوادنیا قزوین به اتمام رسید، روز آخر آموزشی امیریه‌ها را دادند و مشخص شد که بیشتر همخدمتی‌ها جهت ادامه خدمت سربازی به خجیر یا پارچین فراخوانده شده‌اند.

بعد از انجام تقسیمات یگانی و ملحق شدن دوستان به مکان‌های ذکر شده در امریه‌ها، خیلی زود معلوم شد که بیشتر آن چیزی که در خصوص سختی خدمت سربازی در خجیر و پارچین می‌گفتند عین حقیقت بوده است. من خودم به چشم ندیدم، اما با تعدادی از دوستانم که آنجا مشغول به خدمت بودند در تماس بودم.

اگر در امریه خدمت سربازی نام «مرکز آموزش شهدای جوادنیا» را دیدید، نترسید. سربازی در وزارت دفاع، خصوصاً در پادگان جوادنیا، به سختی جاهای دیگر نیست. سخت‌گیرترین جای پادگان جوادنیا «پاسدارخانه» است. یگان پاسدار یا یگان حفاظت پیرامونی جایی است که در آن مسؤولیت نگهبانی روی برجک‌ها و زاغه‌های مهمات برعهده‌ی سربازها است.

یگان پاسدار مرکز آموزش شهدای جوادنیا سربازان آموزشی را «دست چین» می‌کند و بهترین آن‌ها را برای خودش برمی‌دارد.

این یگان سختی‌های خاص خودش را دارد، خصوصاً برای افرادی که معاف از رزم نیستند. چرا که آن‌ها باید روی برجک‌های پادگان با اسلحه‌ی جنگی پاسداری بدهند. همین موضوع به پاسدارخانه جوادنیا ابهت خاصی داده است، چرا که سربازان این یگان برخلاف مثلا یگان تدارکات، به جای جارو، اسلحه دستشان می‌گیرند و در مهم‌ترین جای پادگان خدمت می‌کنند. 

یکی دیگر از مزیت‌های پاسداری در جوادنیا این است که فرمانده‌ی پاسدارخانه را معمولاً از سالم‌ترین، مومن‌ترین، و خوش‌اخلاق‌ترین افراد انتخاب می‌کنند. زمانی‌که من در این پادگان بودم، فرماندهی پاسدارخانه در دست یکی از بهترین پرسنل نظامی نه تنها در پادگان جوادنیا، بلکه در کل مجموعه‌ی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود.

او در انجام مسؤولیت خود بسیار «سختگیر و کوشا» بود، اما استانداردهایی که در مدیریت این یگان به‌کار می‌گرفت و رعایت می‌کرد، مثال زدنی بود. من دوران فرماندهی ایشان در یگان مذکور را به یاد دارم و گمان می‌کنم هنوز بازنشسته نشده باشند.

خلاصه اینکه اگر در تقسیمات یگانی و در برگه‌ی امریه خود نام «پادگان جوادنیا» را دیدید، اصلاً نترسید و نگران نباشید. درست است که خدمت در این پادگان سخت است، اما برج بازی ندارد و سربازهای قدیمی حق توهین به سربازهای جدیدالورود را ندارند. در این پادگان، هر سرباز فارغ از ماه‌های خدمت خود می‌بایست فقط و فقط خودش کارهای شخصی‌اش را انجام بدهد. به‌عنوان‌مثال هرکس خودش باید نظافت شخصی‌اش مثل شستن جوراب، شستن ظرف غذا، آنکادر کردن تخت و کمد را انجام بدهد. در جوادنیا اصطلاحاً «تومخی» رفتن ممنوع است. اگرچه بعضی از سربازهای قدیمی ممکن است زیردست آزاری کنند و برای بقیه تو مخی بروند، اما اگر به فرمانده‌ی یگان یا فرمانده‌ی پادگان گزارش برسد، برای فرد مذکور دردسر درست می‌شود. تبعید به خجیر یا پارچین یکی از تنبیه‌های درنظر گرفته شده برای سربازهایی است که برای دیگران تو مخی می‌روند.

«زندان حشمتیه» یکی از ندامت‌گاه‌های تحت کنترل ارتش است که اینطور سربازها درصورت دادگاهی شدن به آنجا منتقل شده و سپس به خجیر یا پارچین تبعید می‌شوند. اگر باور ندارید، می‌توانید از سربازهای ندامتگاه ارتش در کهریزک تهران که به «زندان حشمتیه» معروف است سؤال بکنید. 

زیردست آزاری در پادگان جوادنیا ممنوع است. بیشتر به همین دلیل است که خیلی‌ها دوست دارند تمام مدت سربازی خود را در این پادگان بگذرانند و حتی حاضرند به‌خاطرش «پارتی بازی» بکنند. اینکه جوادنیا به «هتل» معروف شده، به‌خاطر رعایت یک‌سری استانداردهایی است که در پادگان‌های دیگر کمتر رعایت می‌شود. احترام به سرباز، یکی از این استانداردها است. پس گمان نکنید که سربازهای جوادنیا تا لنگ ظهر می‌خوابند.

سختی خدمت سربازی در پادگان جوادنیا از نظر حجم کار و مسؤولیت‌هایی که سربازان باید بپذیرند، حتی از دیگر پادگان‌ها نیز ممکن است بیشتر باشد، ولی پرسنل این پادگان مومن، اخلاق‌مدار، سخت‌کوش، و وطن‌پرست هستند و جوادنیا را به‌رغم سختی کار بالا، به جای قابل تحملی برای سربازان تبدیل کرده‌اند. 

راهنمای دوره آموزشی سربازی در پادگان جوادنیا

مرکز آموزش شهدای جوادنیا یا همان پادگان آموزشی جوادنیا، تنها پادگان آموزشی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در ایران است. این پادگان از لحاظ موقعیت مکانی در شهرستان آبیک استان قزوین واقع شده است.


دژبانی پادگان آموزشی جوادنیا

بزرگراه کرج - قزوین تنها مسیر دسترسی به این پادگان است. کمی بعد از شهرستان آبیک، تابلوی مرکز آموزش شهدای جوادنیا قابل رویت است. سربازان و پرسنل رسمی این پادگان از طریق یک جاده‌ی فرعی تقریباً یک کیلومتری، مسیر اتوبان کرج قزوین تا دژبانی پادگان جوادنیا را طی می‌کنند.


تابلوی پادگان آموزشی جوادنیا در اتوبان کرج - قزوین (بعد از آبیک)

پادگان شهدای جوادنیا جزو یکی از بهترین مراکز آموزشی نیروهای مسلح در کل کشور است، چرا که استانداردهایی که در این پادگان رعایت می‌شود، نسبت به دیگر مراکز بالاتر است. به‌همین‌دلیل پادگان جوادنیا به «هتل جوادنیا» معروف شده است. به‌عنوان‌مثال در این پادگان برج بازی یا همان بد رفتاری سربازان قدیمی با سربازان جدیدالورود، ممنوع است.

دوره آموزشی در پادگان جوادنیا

درحال‌حاضر دوره‌ی آموزشی در این پادگان، 8 هفته یا دو ماه است. سربازان آموزشی در اولین روز ورود به پادگان، وسایل استحقاقی زیر را تحویل می‌گیرند:

1. ساک بزرگ (یک عدد)
2. پتو (2 عدد)
3. ملحفه‌ی سفید (2 عدد)
4. رو بالشی سفید (یک عدد)
5. لباس نظامی (2 دست کامل شامل پیراهن و شلوار)
6. اورکت نظامی (یک عدد)
7. پوتین نظامی (یک جفت)
8. جوراب ساق‌بلند مشکی (2 جفت)
9. زیرپیراهن و شورت سفید (2 دست)
10. بلوز و شلوار تو کرکی سفید برای فصل سرما (یک دست)
11. دستکش پشمی (یک جفت)
12. کلاه پشمی (یک عدد)
13. دمپایی (یک جفت)
14. حوله‌ی استحمام (یک عدد)
15. حوله‌ی دست و صورت (یک عدد)
16. واکس مشکی (2 عدد){
17. فرچه و بورس واکس (هر کدام یک عدد)
18. مسواک (2 عدد)
19. خمیر دندان (2 عدد)
20. شامپو (یک عدد)
21. پودر لباس‌شویی (یک عدد)
22. مهر و جانماز (هر کدام یک عدد)
23. قند (یک بسته‌ی یک کیلویی)
24. کلاه نظامی (2 عدد)
25. فانسقه (یک عدد)
26. کمربند نظامی ساده (احتمالاً 2 عدد)
چند نکته‌ی پیشنهادی برحسب تجربه‌ی شخصی که رعایت آن‌ها هنگام دریافت وسایل استحقاقی در دوره‌ی آموزشی سربازی به‌نفعتان خواهد بود:

1. برای دریافت وسایل استحقاقی به احتمال زیاد در صف‌های طولانی به انبار پادگان منتقل خواهید شد. وسایل مورد نیاز سربازان آموزشی از قبل آماده شده است، لذا اگر جزو نفرات آخر صف هستید، جای نگرانی نیست. پس نوبت را رعایت کنید و سعی نکنید زرنگ بازی دربیاورید.
2. سایز لباس نظامی و پوتین نظامی دریافتی خود را بررسی کنید. اگر اندازه‌ی شما نبود، به اطلاع مسؤول مربوطه برسانید تا برایتان تعویض کند. مطمئن باشید درصورتی‌که سایز مناسب شما موجود باشد، حتماً نسبت به تعویض آن اقدام خواهد شد، درغیراین‌صورت باید بیرون از پادگان به خیاطی مراجعه کنید.
3. بعد از دریافت وسایل استحقاقی، به شما یک یا دو روز (و شاید بیشتر) مرخصی داده می‌شود تا لباس‌های نظامی خود را مطابق با دستورالعملی که وجود دارد، تنظیم بکنید. به‌عنوان مثال شما باید ضمن تنظیم کوتاهی یا بلندی لباس‌هایتان، باید روی پیراهن نظامی‌تان پرچم ایران، اتیکت نام و نام خانوادگی، و شماره‌ی گروهان آموزشی خود را بچسبانید. پس اصلاً نگران کوتاهی یا بلندی آستین‌های پیراهن یا پاچه‌های شلوار نظامی‌تان نباشید. به شما مرخصی داده می‌شود تا به همه‌ی این کارها برسید.

در ادامه به تعدادی از اقلام ممنوعه‌ی پادگان آموزشی شهدای جوادنیا اشاره خواهم کرد. این فهرست را به‌خاطر داشته باشید:
1. گوشی موبایل و متعلقات آن
2. تیغ صورت تراش
3. قاشق و چنگال فلزی
4. لیوان فلزی
5. خوراکی‌هایی که پلمب آن‌ها باز شده باشد با به نحو درست پلمب نشده باشند
6. داروهای بدون نسخه
7. فلش مموری
8. ماشین اصلاح صورت
9. ادکلن و اسپری خوشبوکننده با قوطی فلزی یا شیشه‌ای
10. داروهای اعتیادآور مانند ترامادول
11. دوربین عکاسی
12. ساعت هوشمند
13. سیگار، فندک، و کبریت
14. وسایل گرانبها مانند طلا
15. چاقو
16. ...

البته لیست کامل اقلام ممنوعه را همان روز اول آموزشی (قبل از اولین مرخصی) به شما خواهند داد تا اطلاع داشته باشید. سربازان دژبانی پادگان جوادنیا، سربازان آموزشی جدیدالورود را از سر تا پا می‌گردند. پس زرنگ بازی درنیاورید تا در اولین روز سربازی برایتان دردسر درست نشود.

آب و هوای پادگان جوادنیا

مرکز آموزش شهدای جوادنیا در منطقه‌ای کوهستانی واقع شده است. این منطقه زمستان‌های بسیار سردی دارد. در فصل تابستان، روزها هوا خیلی گرم می‌شود، اما با رسیدن شب، از گرمای هوا تا حد چشمگیری کاسته می‌شود. این منطقه بادخیز است و معمولاً هر شب نسیمی خنک و دلچسب شروع به وزیدن می‌کند. به‌طورکل، جوادنیا پادگانی نسبتاً سرسبز با نوسانات دمایی بالا است.

در پادگان جوادنیا با توجه به اقلیم کوهستانی منطقه، عقرب سیاه به وفور یافت می‌شود. همیشه قبل از پوشیدن پوتین‌های خود، داخل‌شان را نگاه کنید و آن‌ها را بتکانید. عقرب سیاه بیشتر مواقع شب‌ها از لانه‌ی خود بیرون می‌آید و به شکار می‌پردازد، لذا رویت آن در شب دشوار است و فقط با رعایت نکات ایمنی است که می‌توانید از خطر عقرب گزیدگی در امان بمانید. 

هیچ‌وقت شب‌ها سر پست نگهبانی روی زمین ننشینید. عقرب از بوی واکس (مشتقات نفتی) بدش می‌آید، به‌همین‌دلیل پیش از اینکه پست نگهبانی را در شیفت شب تحویل بگیرید، پوتین‌های خود را واکس بزنید. پاچه‌های شلوار خود را درست و اصولی گتر کنید. قبل از تحویل گرفتن پست نگهبانی، صورت خود را آب بزنید. مقداری آب همراه داشته باشید تا درصورتی‌که احساس خواب‌آلودگی کردید، صورت خود را بشویید. باز هم تأکید می‌کنم که صورت خود را آب بزنید تا خوابتان نگیرد، اما به هر روی اگر می‌خواهید این کار ممنوعه (خوابیدن بر سر پست) را انجام بدهید، حداقل به حالت ایستاده به دیوار تکیه بدهید تا دچار عقرب گزیدگی نشوید.

عقرب جانوری بسیار موذی است، به‌طوری‌که حتی می‌تواند بفهمد خواب هستید بیدار. درصورت مشاهده‌ی عقرب، آن را فوراً بکشید. اگر لحظه‌ای درنگ بکنید، در یک چشم بر هم زدن غیب می‌شود. هرکجای پادگان عقرب دیدید بکشید، چون اگر این جانور زهرآگین را از بین نبرید، ممکن است دیگران را نیش بزند.

غذای پادگان جوادنیا

مرکز آموزش شهدای جوادنیا در مقایسه با دیگر پادگان‌های آموزشی کشور، از کیفیت و تنوع غذای بالاتری برخوردار است. در این پادگان در کنار وعده‌ی ناهار و شام، ماست، سوپ، و میوه‌ی فصل نیز قرار داده می‌شود. جیره‌ی غذایی هر سرباز کاملاً اندازه و مکفی است. از جمله غذاهایی که در این پادگان سرو می‌‎شود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. شوید پلو با ماهی
2. خوراک ماهی
3. ماکارونی
4. سالاد الویه
5. کوکو سیب‌زمینی
6. زرشت پلو با مرغ
7. چلو کوبیده
8. قیمه بادمجان
9. قرمه سبزی
10. عدس پلو
11. استانبولی پلو

نحوه‌ی اعطای مرخصی

سربازان آموزشی پادگان جوادنیا هر هفته به مرخصی می‌روند. نحوه‌ی مرخصی رفتن سربازان آموزشی جوادنیا به این شکل است که یک‌هفته پنج‌شنبه ساعت 2 ظهر، و هفته‌ی بعد چهارشنبه ساعت 2 ظهر به مرخصی اعزام می‌شوند. سربازانی که به مرخصی می‌روند می‌بایست جمعه ساعت 5 ظهر در پادگان حاضر باشند، البته سربازان متأهل و اشخاصی که ساکن استان‌های دوردست هستند، می‌توانند شنبه ساعت 7 صبح حضور بزنند. جالب است بدانید که در پادگان جوادنیا، سربازان با اتوبوس و از جلوی یگان آموزشی خود عازم مرخصی می‌شوند. مقصد این اتوبوس‌ها ترمینال مسافربری آزادی تهران است. ضمناً برای سربازان آموزشی بین 3 تا 5 روز تعطیلات میان دوره و پایان دوره درنظر گرفته شده است. سربازانی که مشکل انضباطی داشته باشند، حق استفاده از مرخصی میان دوره و پایان دوره را نخواهند داشت.

ساعت خواب و بیداری

در پادگان جوادنیا سربازان آموزشی از ساعت 16 تا قبل از نماز مغرب و عشا در اختیار خود هستند؛ البته اگر کار خاصی وجود نداشته باشد. سربازان در این تایم می‌توانند به کارهای خود برسند. ساعت 21:30 دقیقه وقت خواب فرا می‌رسد و همه باید روی تخت خود باشند. زمان بیداری نیز رأس ساعت 4:30 دقیقه است. جمعه‌ها ساعت بیداری 5:30 دقیقه است.

برنامه‌ی روزانه در دوره‌ی آموزشی

رأس ساعت 4:30 دقیقه‌ی صبح، چراغ‌های آسایشگاه روشن شده و نگهبان با صدای بلند بیدارباش را اعلام می‌کند. سربازان به مدت 30 دقیقه فرصت دارند تا سرویس بهداشتی بروند، وضو بگیرند، و برای نماز صبح آماده شوند. از ساعت 5 تا 5:30 دقیقه صبح، تایم نماز خواندن است. سربازان در این هنگام به حسینیه می‌روند.


سربازان آموزشی در حسینیه‌ی پادگان جوادنیا

آن‌ها بعد از نماز صبح، برای صرف صبحانه به سالن غذاخوری می‌روند. سربازان به‌همراه مربی‌های خود از ساعت 5:30 دقیقه تا 6:00 وقت دارند تا صبحانه بخورند. بعد از آن نیز به یگان ملحق می‌شوند، پوتین می‌پوشند، و برای نظافت محوطه که مدت زمان آن بین 30 الی 60 دقیقه است آماده می‌شوند. البته در دورانی که بنده سرباز آموزشی جوادنیا بودم (مرداد و شهریور 1395)، روند کار به این شکل بود. ممکن است بعد از گذشت چند سال، برنامه‌ها اندکی تغییر کرده باشند.


تمرین رژه سربازان آموزشی در پادگان شهدای جوادنیا

سربازان به‌طور کل در دوره‌ی آموزشی موارد زیر را تجربه خواهند کرد:

1. آموزش عقیدتی و سیاسی
2. آموزش کار با اسلحه
3. آموزش جهت‌یابی و کار با قطب‌نمای نظامی
4. آموزش تیراندازی
5. آموزش استفاده از ماسک شیمیایی
6. تمرین هدف‌گیری و تیراندازی با تفنگ بادی، پیش از اعزام به میدان تیر
7. اعزام به اردوگاه
8. تمرین رژه
9. ورزش همگانی در میدان صبحگاه
10. تمرین سینه‌خیز رفتن

11. نگهبانی و گشت شبانه

تلفن‌های پادگان جوادنیا

در این پادگان، تلفن‌ها با کارت‌های اعتباری هوشمند «شاتل» کار می‌کنند. داخل پادگان نیز کارت تلفن می‌فروشند، اما بهتر است پیش از اعزام به دوره‌ی آموزشی کارت تلفن تهیه کنید تا از همان روز اول بتوانید با خانواده‌ی خود در تماس باشید. چون فروشگاه داخل پادگان به تعداد کافی کارت تلفن ندارد. 

ملزومات سربازی پیش از اعزام به پادگان جوادنیا

سربازان آموزشی جدیدالورود، در روزهای اول دچار یبوست می‌شوند، به‌همین‌دلیل مقداری آجیل، لواشک، و برگه آلو تهیه کنید و با خود به پادگان ببرید. چون این خوراکی‌ها سیستم ایمنی بدن‌تان را تقویت می‌کنند و یبوست را از بین می‌برند. عرق‌سوز شدن، یکی دیگر از مشکلات شایع سربازان در دوره‌ی آموزشی است. برای جلوگیری از این اتفاق سعی کنید هر روز در ساعتی که در اختیار خودتان هستید استحمام کنید. ضمناً وازلین یا کرم مرطوب‌کننده نیز همراه خود ببرید تا درصورت نیاز روی محیط ملتهب شده بمالید. قرص مولتی‌ویتامین، آموکسی‌سیلین، آنتی‌هیستامین، و سرماخوردگی نیز جزو اقلام ضروری دوره آموزشی سربازی است.

لباس سربازان جوادنیا

فرم کلی و رنگ لباس سربازان آموزشی پادگان جوادنیا یک شکل است، منتها تحصیل‌کرده‌ها (فوق‌دیپلم به بالا) روی بخش‌هایی از لباسشان نوار نارنجی یا قرمز می‌دوزند. فوق‌دیپلمه‌ها با نوار نارنجی روی پیراهن و شلوار قابل تشخیص‌اند و لیسانسه‌ها با نوار نارنجی روی پیراهن و نوار قرمز روی شلوار. اگر هر دوی نوارها قرمز باشد، نشان‌دهنده‌ی مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس به بالا است. سربازان دیپلمه یا پایین‌تر نیز هیچ‌کدام از نوارهای یاد شده را روی لباس‌شان ندارند.


لباس سربازان آموزشی پادگان جوادنیا

لازم به ذکر است که لباس مربی‌ها از نوع سبز لجنی است. مربی‌ها سرباز وظیفه هستند، منتها رنگ لباس‌شان متمایز از دیگر سربازها است. ضمناً سردوشی‌ها نیز افرادی هستند که دوره آموزشی‌شان تمام شده و همانجا در پادگان جوادنیا ماندگار شده‌اند. آن‌ها با نوار مشکی رنگی که روی دوش خود دارند از بقیه قابل تشخیص هستند.

پارکینگ خودروها

به سربازان آموزشی توصیه می‌کنم برای رفتن به پادگان از وسیله‌ی نقلیه‌ی شخصی استفاده نکنند، چون هفت روز پیاپی یا شاید بیشتر داخل پادگان خواهند بود و در این مدت کسی مسؤول امنیت خودروی ایشان نخواهد بود. 

توصیه‌ی پایانی

همه‌ی سربازان در طول دوره‌ی آموزشی، حداقل یک‌بار سرما می‌خورند. در محیط‌های این‌چنینی که افراد دور هم جمع هستند، سرما خوردگی خیلی سریع به بقیه سرایت می‌کند. بدن خود را با میل نمودن خوراکی‌های مقوی مثل خشکبار، تقویت کنید. به‌محض مشاهده‌ی علائم اولیه‌ی سرماخوردگی مثل سوزش یا درد گلو، از قرص آموکسی سیلین 500 استفاده کنید و ماسک بزنید تا حتی‌الامکان دیگران آلوده نشوند. اگر به‌رغم مصرف آموکسی سیلین و قرص سرماخوردگی علائم اولیه برطرف نشدند، به بهداری مرکز آموزش شهدای جوادنیا مراجعه کنید تا توسط دکتر معاینه شوید و داروهای لازم برایتان تجویز شود.

احترام مربی‌ها را نگه دارید. مربی‌ها مثل خودتان سرباز وظیفه هستند. وظیفه‌ی هیچ سربازی در پادگان جوادنیا به‌اندازه‌ی مربی‌ها سنگین نیست. مسؤولیت تمام و کمال شما سربازان آموزشی برعهده‌ی آن‌ها است. از دستورات آن‌ها سرپیچی نکنید، درغیراین‌صورت آن‌ها مجبورند شما را تنبیه بکنند. سعی کنید به هیچ‌کس کاری نداشته باشید. مافوق‌تان هرچه دستور داد، بگویید چشم. از زیر وظایف‌تان شانه خالی نکنید و آن‌ها را به بهترین نحو انجام بدهید.

موقع اعزام به آموزشی، یک دفترچه یادداشت کوچک و دو خودکار آبی و قرمز همراه داشته باشید. داخل پادگان جوادنیا عابربانک هست، اما بعضی مواقع دستگاه خراب می‌شود یا اینکه اسکناس‌های موجود در آن به اتمام می‌رسد. پس همیشه مقداری پول نقد همراه خود داشته باشید.

به یاد داشته باشید که منشی فرمانده شدن سختی‌های خودش را دارد و اصلاً کار راحتی نیست. تا جای ممکن از پذیرفتن این مسؤولیت خودداری کنید. بعد از دوران آموزشی نیز از داوطلب شدن در مسؤولیت‌هایی که با رانندگی سر و کار دارد، خودداری کنید. پاسداری در برجک، خیلی بهتر از پذیرفتن مسؤولیت خودروی نظامی و رانندگی با آن است.

بیشتر سربازان ترخیصی از پادگان جوادنیا به «خجیر» و «پارچین» اعزام می‌شوند. خصوصاً آن‌هایی که مدرک تحصیلی بالایی ندارند. سربازانی که مدرک تحصیلی دیپلم یا فوق دیپلم دارند، بعد از پایان دوره‌ی آموزشی به احتمال 90 درصد جذب یگان پاسدار خجیر یا پارچین خواهند شد، مگر اینکه ساکن تهران، کرج، یا استان‌های هم‌جوار نباشند. پاسداری در جوادنیا خیلی بهتر از پاسداری در خجیر و پارچین است. اگر در تقسیمات یگانی جذب پادگان جوادنیا شدید، خوشحال باشید.

بهترین بچه‌های پادگان جوادنیا جذب پاسدارخانه می‌شوند. از یگان پاسدار جوادنیا اصلاً نترسید. «برج بازی» در پادگان جوادنیا تعطیل است و سربازانی که زیردست آزاری می‌کنند، در مرتبه‌ی اول اضافه خدمت، در مرتبه‌ی دوم بازداشت و اضافه خدمت، و در مرتبه‌ی سوم به خجیر یا پارچین تبعید می‌شوند. ضمناً درصورت شکایت از آن‌ها در دادسرای نظامی، سرنوشتشان محتوم به «زندان حشمتیه» خواهد بود.

با تمام این اوصاف عرض می‌کنم، تجربیات بنده و مشاهداتم از پادگان جوادنیا مربوط به سال 1395 است. درحال‌حاضر نمی‌دانم جوادنیا هنوز مثل سابق خوب است یا نه. 

هر سؤالی دارید بپرسید؛ تا حد توانم پاسخ خواهم داد. اگر خاطره، توصیه، یا نصیحتی دارید در قسمت نظرات بنویسید تا دیگران نیز استفاده بکنند.

دلیل خاموشی آبنمای موزیکال پارک کوهسار پرند چیست؟

به یاد دارم که شرکت عمران شهر جدید پرند در سال 1387 با ارسال پیامک انبوه به اهالی شهر، از آن‌ها برای شرکت در مراسم افتتاح آبنمای موزیکال پارک کوهسار پرند (تفرجگاه فاز یک پرند) دعوت کرد.

من نیز به‌همراه پدرم رأس ساعت از پیش تعیین شده به بوستان کوهسار پرند رفتیم و در مراسم شرکت کردیم. با روشن شدن پمپ‌های آبنمای موزیکال و نواختن موسیقی، صحنه‌ی بسیار زیبایی پدید آمد. فواره‌ها هماهنگ با موسیقی شادِ بی‌کلام، بالا و پایین می‌رفتند و می‌رقصیدند؛ از طرفی نورافکن‌های رنگارنگی که بر روی تأسیسات اصلی آبنما در وسط استخر نصب شده بودند، بر روی فواره‌های آب می‌تابیدند و صحنه‌ی بسیار جذاب و مفرحی را پدید می‌آوردند.

در این حین تعداد انگشت‌شماری از شهروندان شروع به رقص و پایکوبی کردند. خاطرم هست که چند مرتبه‌ی دیگر نیز هنگام روشن شدن آبنمای موزیکال به محل مربوطه رفتم و از نزدیک منظره‌ی زیبایی که فواره‌های آب، نورپردازی، و موسیقی شاد پدید آورده بودند را تماشا کردم و لذت بردم.

منتها بعد از مدت کوتاهی آبنمای موزیکال تفرجگاه فاز یک پرند بنابر ادعای مسئولان وقت، خراب شد و از آن زمان تاکنون حتی یک مرتبه هم آبنما را روشن نکردند.

از آنجا که پارک مذکور محل دفن پیکر مطهر پنج شهید گمنام دفاع مقدس است، اینطور استنباط می‌شود که آبنمای موزیکال را به احترام شهدا روشن نمی‌کنند؛ چرا که ممکن است برخی از مردم دوباره به رقص و پایکوبی بپردازند.

اگر به‌واقع این‌طور باشد، این پرسش مطرح می‌شود که پس چرا آبنمای موزیکال را در پارکی ساختند که گلزار شهدای گمنام در آنجا قرار داشت؟ اگر مشکلی از این لحاظ نبوده، پس چه لزومی دارد که آبنما کماکان خاموش باشد؟

با توجه به اینکه دانش فنی چنین سیستمی در داخل کشور موجود بوده و هزینه‌ی تعمیر و نگهداری آن نیز بالا نیست، بی‌توجهی به این موضوع ضرر به بیت‌المال و بی‌احترامی به مردم است، چرا که هزینه‌ی ساخت آبنمای موزیکال از بودجه‌ی عمومی مملکت و پول مردم تأمین شده است.

اگر خاموشی آبنمای موزیکال به‌خاطر احترام به حرم مطهر شهدای گمنام است، می‌شود تأسیسات مربوطه را به پارک دیگری منتقل کرد. به‌عنوان مثال می‌توان آبنما را در بوستان مشاهیر مستقر کرد، چرا که دسترسی مردم به این پارک از همه‌ی فازهای پرند به‌راحتی میسر است. 

لزوم برخورد با خودروهای هنجارشکن در شهر پرند

یکی دیگر از مشکلاتی که شهر پرند با آن دست‌به‌گریبان است، مسئله‌ی آلودگی صوتی خودروهایی است که از آن‌ها تحت‌عنوان «شوتی» یا «کف خواب» یاد می‌شود. 

هر شب در جای‌جای شهر جدید پرند شاهد رفت و آمد پرسروصدای خودروهایی هستیم که سیستم اگزوز آن‌ها از حالت استاندارد خارج شده و صدای مهیبی تولید می‌کند. 

در کنار صدای گوش‌خراش اگزوز این خودروها باید به ارتفاع نامتعارف و صدای آزاردهنده‌ی سیستم صوتی آن‌ها نیز اشاره کرد. تعداد خودروهایی که با مشخصات فوق‌الذکر هر شب به دور دور کردن در خیابان‌های پرند می‌پردازند کم نیست، به‌همین‌دلیل به‌جهت برخورد با این اشخاص مردم‌آزار، همکاری و مشارکت مردمی نیاز است.

عشق ماشین بودن با مردم آزاری کردن تفاوت دارد. باید با کسانی که به این شکل از مردم پرند سلب آسایش می‌کنند «گاز انبری» برخورد شود. این اشخاص علاوه‌بر آلودگی صوتی و سلب آسایش، با رانندگی خطرناکشان جان عابران را نیز به‌خطر می‌اندازند. تردد آن‌ها در معابر شهر جان شهروندان پرندی را تهدید می‌کند.

من از همشهریان عزیز تقاضا می‌کنم درصورت مشاهده‌ی مواردی از این دست، شماره پلاک خودرو را یادداشت کرده و به مأموران نیروی انتظامی یا راهنمایی و رانندگی تحویل دهند. اگر در کنار شماره پلاک خودرو مستندات دیگری همچون عکس یا ویدیو نیز باشد، بهتر است. ان‌شاءالله با کمک هم بتوانیم شهر امن‌تری داشته باشیم.

وضعیت اسفبار نانوایی‌های پرند

یکی از مشکلات ما در شهر جدید پرند، نانوایی‌هایی است که مردم را مجبور می‌کنند تا به‌جای نان ساده، نان کنجدی بخرند! البته همه‌ی نانوایی‌های شهر پرند اینگونه نیستند.

تعدادی از نانوایی‌های بربری و سنگکی در پرند، فقط نان خشخاشی (کنجدی) می‌پزند و مشتری‌های خود را مجبور می‌کنند تا نان کنجدی بخورند!

البته نوع دیگری نان سنگک یا بربری به اسم «پُر کنجد» نیز می‌پزند و بابت آن بین 20 تا 30 هزار تومان می‌گیرند. بحث قیمت این مدل نان به‌کنار، نکته‌ی عجیب ماجرا اینجاست که مشتری می‌تواند این نوع نان را خارج از صف دریافت کند!

روز گذشته به نانوایی بربری محل مراجعه کردم و چهارتا نان بربری کنجدی هر کدام به قیمت 3500 تومان خریدم. نفر پشت سری من شهروند عزیز افغانستانی بود. ایشان نان بدون کنجد درخواست کردند، اما با واکنش توهین‌آمیز شاطر مواجه شدند. شاطر نانوایی به او گفت: «افغانی رو چه به بربری ساده! شماها حتماً باید بربری کنجدی بخرید».

ضمناً بیشتر نانوایی‌های پرند (از هر نوعی که باشند)، از وزن چانه کم می‌کنند تا آرد باقی‌مانده را در بازار آزاد بفروشند و سود نامشروع ببرند. این‌ها ظاهراً تا زمانی‌که «مُشت قانون» بالای سر آن‌ها نباشد، سر جایشان نمی‌نشینند!

وضعیت تعدادی از نانوایی‌های لواشی پرند واقعاً دیدنی است! نانی که آن‌ها می‌پزند به‌حدی نازک است که به‌محض درآمدن از تنور، خشک می‌شود. متأسفانه پیدا کردن نانوایی که وزن چانه را دستکاری نکند، کار سختی است. البته تأکید می‌کنم که همه‌ی نانوایی‌های پرند اینگونه نیستند.