مدیر نظارت بر ناشران سازمان بورس: «برای واریز بخش سوم سود سال ۱۴۰۱ سهام عدالت به مبلغ ۲۵ همت، منتظر مصوبهی شورای عالی بورس هستیم».
ولیاله جعفری مدیر نظارت بر ناشران سازمان بورس در مورد سرنوشت بخش سوم سود سهام عدالت مربوط به عملکرد سال ۱۴۰۱ شرکتهای سرمایهپذیر گفت: «سود سهام عدالت سال ۱۴۰۱ قرار بود دو مرتبه در آذر و اسفندماه سال ۱۴۰۲ واریز شود، اما برخی شرکتها مانند مپنا سهم خود را بهموقع واریز نکردند».
جعفری در مورد سخنان یکی از مدیران مپنا که قول داد بهزودی پول مردم را واریز کند، گفت: «هنوز پولی از سوی مپنا واریز نشده است». جعفری در پاسخ به این پرسش که اگر همهی سودهای سال ۱۴۰۱ شرکتهای سهام عدالت واریز شود، آیا شرکت سپردهگذاری راسا میتواند سودها را بین سهامداران توزیع کند، گفت: «برای توزیع سود نیاز به مصوبهی شورای عالی بورس است که هنوز در مورد زمان پرداخت سود سهام عدالت مصوبه نداشته است».
وی تصریح کرد، آخرین جلسهی شورای عالی بورس یکماه قبل بود که مصوبهای برای سود سهام عدالت نداشت. امیدواریم همهی شرکتها سود سهامداران عدالت را بهموقع واریز کنند تا در جلسهی آیندهی شورای عالی بورس مصوب شود و سود بهحساب ذینفعان واریز شود».
منبع: فردا نیوز
بد نیست در ابتدا نگاهی به تاریخچهی این خودرو داشته باشیم. برای پر شدن حد فاصل پیکان و پژو که تنها محصولات ایرانخودرو در دههی هفتاد بودند، این دو محصول با هم تلفیق شدند. ابتدا این امر به این صورت انجام گرفت: بدنهی پیکان با موتور پژو ۵۰۴، بهخاطرهمین این محصول با نامی تلفیقی (پیکاژو) به بازار عرضه شد که با شکست مواجه گردید.
برای بار دوم این ماجرا تکرار شد و اینبار عکس شیوهی قبلی؛ یعنی بدنهی پژو ۴۰۵ بر روی قوای محرکهی پیکان قرار گرفت. از آنجایی که نیرو به چرخهای عقب منتقل میشد، نام RD که تخفیف یافته از واژههای Rear Drive است برای آن انتخاب شد.
برای تفکیک ظاهری این دو خودرو، RD در قسمت عقب با ظاهر پیش از فیسلیفت پژو ۴۰۵، یعنی گونهی GL آن عرضه شد که دارای چراغهای کشیدهتری بود و یک قطعهی پلاستیکیِ مشکی رنگ فاصلهی بین دو چراغ را پر میکرد.
البته در اوایل کار، تشخیص کشیدهتر بودن چراغها برای همگان ممکن نبود. تلاش بر این بود که RD پژویی ارزان قیمت باشد، بههمیندلیل رنگهایی برای بدنهی آن انتخاب شد که همگی از نوع روغنی بود و شامل پنج رنگ سفید، صورتی، آبی، سبز، و قهوهای میشد.
پس از آن، گونهی کاربراتوری جای خود را به مدل انژکتوری داد که با نام RD.i شناخته شد. پس از آن نیز گونهی RDX که در آن دیگر از سپرهای رنگی خبری نبود به بازار عرضه شد و گونهی بعدی نیز در سال ۱۳۸۵ ارائه شد. برای اینکه این محصول نسبت به مدلهای پیشین، مشتری پسندتر باشد، تا جایی که امکان داشت از نظرات آنان استفاده شد؛ بهعنوان مثال برای انتخاب نام این محصول در رسانهها فراخوانی اعلام شد که مورد استقبال قرار گرفت و مشتریان نظرات خود را ارسال کردند. سپس از میان نامهایی که پیشنهاد شده بود، «روآ» را برگزیدند. البته برای تقدیر از کسی که این نام را پیشنهاد کرده بود، یک دستگاه از همان محصول (روآ) به وی اهدا شد.
مواردی که در تبلیغات برای ایرانخودرو قدرت مانور ایجاد کرده بود در وهلهی نخست پیشرانهی آن بود که با کد OHV شناخته میشود. تغییراتی که مهندسان شرکت روی این پیشرانه ایجاد کرده بودند باعث تقویت ۲۰ اسب بخاری آن نسبت به موتور RDi بود که با توجه به قدرت ۸۰ اسبی که در سری جدید پیشرانه موجود بود، میتوانستیم بر افزایش قدرت ۳۳ درصدی آن تکیه کنیم. نکتهی حائز اهمیت این بود که ایرانخودرو با اعمال این تغییرات توانست به استاندارد آلایندگی یورو ۲ که در آن زمان استاندارد روز کشور بود، دست یابد.
رنگ متالیک بدنه به صورت انتخابی، کمربندهای پیشکِشندهی سهنقطهای، ترمزهای دیسکی جلو، و کولر نیز از دیگر مواردی بودند که برای ایرانخودرو قابلیت مانور تبلیغاتی ایجاد میکردند. هرچند کولر در امکانات RDi نیز به چشم میخورد، اما نکتهای که ما نیز به آن اذعان داشتیم این بود که بهخاطر ضعف پیشرانه، عملاً کولر پاسخگو نبود.
یک نکتهی مثبت دیگر در مورد روآ وجود داشت و آن عرضهی محصول به صورت دوگانهسوز بود، ولی مشکل اینجا بود که روآ در حالت گازسوز ۱۲ اسب بخار افت توان داشت.
این خودرو یک صندوق ۴۷۰ لیتری منهای فضایی که زاپاس اشغال کرده بود را در اختیار مشتریان قرار میداد. البته دلیل اشغال فضا توسط زاپاس، دیفرانسیل عقب بودن خودرو بود و این موضوع توانایی سازنده را برای ایجاد فضایی در زیر صندوق محدود میکرد.
تمامی مواردی که ذکر شد باعث شد در آن زمان آنگونه که انتظار میرفت شعار «روآ برای همه» نمود شایستهای پیدا نکند. طی مدتی که روآ تولید میشد، این خودرو توانست در ردهبندی کیفی همواره حداقل یک پله بالاتر از پراید ظاهر شود، ضمن اینکه محصول به دلایلی چون افزایش کیفیت، جادار بودن داخل کابین، راحتی سرنشینان، استحکام، و قیمت مناسب، موفق شد وارد ناوگان حمل و نقل عمومی کشور شود.
ایرانخودرو در سالهای ۸۵ تا ۸۸ با تلاش کارشناسان و مهندسانش توانست نسخهی بهینهسازی شدهی این محصول را طراحی و به تولید برساند و گونهی جدید را با عنوان «روآی سال» و کد G2 معرفی کند. در این محصول، نسل جدید موتور OHV با تغییرات گستردهای روی آن ارائه شد. مهندسان با افزایش حجم موتور به ۱۷۰۰ سیسی توانستند پیشرانه را ۸ اسب بخار نسبت به نسل قبلیاش قویتر کنند؛ یعنی موتور روآ دوباره ۱۰ درصد قویتر شد، همچنین با افزایش نسبت تراکم از ۹.۵:۱ به ۱۰.۸:۱ و تغییر آلیاژهای بهکار رفته، موتور پایهگازسوز شد تا مشکل افت توان در حالت گازسوز از بین برود.
سازنده با نصب سیستم پاشش سوخت چندنقطهای و نصب کنیستر موفق شد به استاندارد آلایندگی یورو سه دست یابد. بهبودهایی که در این نسل از پیشرانهی OHV در روآ ایجاد شد، شامل کاهش ۱.۳ ثانیهای دستیابی به شتاب صفر تا ۱۰۰ و افزایش ۱۲ کیلومتری حداکثر سرعت نسبت به نمونهی قبلی بود. علاوهبراینها در این نسل، مصرف سوخت ماشین دو درصد کاهش یافته بود.
ایرانخودرو ایزولاسیون روآ را کمی بیشتر از قبل ارتفا دادند مسئلهی ورود صدای موتور به کابین کاهش یابد. تغییرات دیگر در مشخصات فنی روآ شامل تغییر صفحه کلاچ از نوع تک صفحهای خشک به تک صفحهای پژویی که در عملکرد گیربکس واقعاً تأثیر مثبتی ایجاد کرد، دو تکه کردن میل گاردان و تجهیز آن به مفاصل سرعت ثابت، و استفاده از پوستهی رفع صدا در دیفرانسیل عقب میشود. برای دستیابی به استانداردهای کشور، تغییراتی نیز در سیستم ترمز روآ ایجاد شد و با تقویت آنها، امکان نصب سیستم ضد قفل نیز فراهم شد.
در ظاهر روآ نیز تغییراتی بهوجود آمد. حقیقت این است که آن قطعهی پلاستیکی مشکی رنگ بین چراغهای عقب واقعاً کسلکننده شده بود؛ بههمینمنظور با تغییر این قسمت به طرح D73، با یک تیر دو نشان مورد هدف قرار گرفت. اول اینکه آن ظاهر قدیمی را تغییر داد و دوم اینکه با مشترک شدن این قسمت از بدنه با پژو ۴۰۵ و بالا بردن تیراژ تولید، هزینههای تولید تا حدودی کاهش یافت. البته برای تشخیص روآ از ۴۰۵ یک قطعهی شبرنگ قرمز به در صندوق اضافه شد، اما این قطعه با استقبال زیادی روبهرو نشد و بیشتر مشتریانی که روآی خود را تحویل میگرفتند این قطعه را از بدنهی خودرویشان جدا میکردند.
در این مدل همچنین از جلوپنجرهی ۴۰۵ استفاده شد، اما برای تشخیص محصول همچنان سپرها بدون رنگ باقی ماند. تغییر دیگری که در ظاهر خودرو اعمال شد تغییر سایز رینگ از ۱۳ به ۱۴ و تغییر پهنای آن از ۱۶۵ به ۱۸۵ میلیمتر بود که باعث بهبود چسبندگی و پایداری خودرو به سطح جاده شد.
امکانات مهمی که در روآی سال عرضه شده بود عبارت بود از: سیستم صوتی MP3، فرمان هیدرولیک، کولر، سیستم ضد سرقت، و... .
دستِ آخر هم در ساعت یک بعد از ظهر هشتم آذرماه ۱۳۸۸ بخشنامهی معرفی آن به نمایندگیهای فروش ابلاغ شد.
محمدعلی ملاعبدالهی، هفتهنامهی ایرانخودرو، ۲۳ بهمن ۱۳۸۹.
عدد اکتان بیانگر مقاومت بنزین در برابر خودسوزی یا احتراق خودبهخود (بدون جرقهی شمع) با تعریف درصد «ایزو اکتان» در «نرمال هپتان» بوده که ایزو اکتان عدد ۱۰۰ و نرمال هپتان عدد صفر دارند تا بدترین و بهترین سوخت مشخص گردد.
برای نمونه، بنزین با اکتان ۸۷ شامل ۸۷ درصد اکتان و ۱۳ درصد هپتان است. بر همین اساس موتورهایی با ضریب تراکم بیشتر، نیازمند سوخت با اکتان بالاتر هستند، زیرا هرچه عدد اکتان افزایش یابد، علاوهبر مرغوبیت سوخت، احتمال خودسوزی آن هم کمتر میشود.
عدد اکتان با دو روش تعریف میشود:
عدد اکتان تحقیقی (آزمایشگاهی) یا RON (مخفف عبارت Research Octane Number).
عدد اکتان موتوری (علمی) یا MON (مخفف عبارت Motor Octan Number).
ممکن است بنزین بهدلیل نوع افزودنیها و مواد بهکار رفته جهت افزایش اکتان، در شرایط آزمایشگاهی از وضعیت خوبی بهرهمند بوده و RON بالایی داشته باشد، اما در عمل و موقعیتهای سخت واقعی، توانایی تحمل خیلی کمتری نسبت به تراکم داشته و در واقع MON آن پایین باشد. عدد حاصل از روش RON همواره از عدد بهدست آمده به روش MON بیشتر است و فاصلهی بین این دو عدد با شاخص حساسیت یا Sensivity شناخته میشود و بنزینی مرغوبتر است که عدد حساسیت آن کمتر باشد.
باید به این نکته نیز اشاره کنیم که با بیشتر شدن ارتفاع از سطح دریا، افزایش رطوبت، و کاهش دمای هوا، خودسوزی بنزین کمتر میشود و نسبت تراکم موتور، آوانس و ریتارد بودن سیستم جرقهزنی، عمر کارکرد پیشرانه، دمای موتور، و نسبت اختلاط سوخت و هوا نیز در خودسوزی بنزین تأثیر چشمگیری دارند.
واژهی اکتان به مواد حاصل از پالایش نفت خام اشاره دارد، زیرا در این فرایند زنجیرههای کربنی با طولهای متفاوت بهدست میآید که میتوانند از یکدیگر جدا شده یا در سوختهای دیگر مخلوط شوند. در این میان، متان فقط یک اتم، پروپان سه اتم، بوتان چهار اتم، پنتان پنج اتم، هگزان شش اتم، هپتان هفت اتم، و سرانجام اکتان هشت اتم زنجیرهای کربن دارند.
تراکمپذیری هپتان ضعیف است و پس از کمی تراکم، خودبهخود منفجر میشود، ولی اکتان در این شرایط خوب عمل کرده و تراکمپذیر است. یکی از مشکلات عمده در ایران، بیان عدد اکتان از روش RON و استفاده بزرگی آن برای کیفیت بنزین بوده در حالی که معیار سنجش کیفیت سوخت در بسیاری از کشورهای پیشرفته ارائه عدد RON+MON است.
اکتان پایین، وجود ترکیب (Methyl Tertiary Butyl Ether) یا MTBE و بالا بودن میزان گوگرد از مهمترین مشکلات کیفیت بنزین ایران بهشمار میرود. البته میزان گوگرد بالاتر از حد مجاز پالایشگاههای آبادان، بندرعباس، و شیراز اصلاح شده و عدد اکتان پایین دو پالایشگاه دیگر با اجرای راهکارهایی به حد قابل قبول رسیده است؛ با این حال مشکلات فنی در برخی پالایشگاهها مانع از حذف این ترکیب مضر از بنزینهای ایرانی بوده است. مادهی آلی MTBE افزایش دهندهی عدد اکتان و کامل کنندهی احتراق است که بهدلیل جایگزینی آن بهجای (Tetra Ethyl Lead ) یا TEL، این بنزین را بدون سرب میدانند، اما مشکل اینجاست که آلایندهی محیطزیست محسوب شده، بهشدت سرطانزا است و استفاده از آن در اروپا و ایالات متحده ممنوع است.
بنزینهای اروپا بهدلیل تولید در پالایشگاههایی با فناوریهای جدید، فاقد MTBE افزودنی هستند و در ایران تنها بنزین پالایشگاه بندرعباس نیازی به این ماده ندارد. در بسیاری از کشورها بنزین با سه عدد اکتان در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد که شامل اکتان ۸۵ تا ۸۸ یا بنزین معمولی (Regular)، اکتان ۸۸ تا ۹۰ یا بنزین متوسط (Midrange)، و اکتان ۹۰ به بالا یا به اصطلاح بنزین سوپر (Premium) میشود، ولی بر اساس یازده مورد آزمایش و نمونهگیری توسط سازمان بهینهسازی مصرف سوخت کشور، RON بنزین معمولی در ایران بین ۸۷.۱ تا ۸۹ در نوسان بوده و میانگینی برابر ۸۷.۶ داشته است.
متوسط این معیار طی سه مورد نمونهگیری از بنزین سوپر عدد ۹۴ را نشان میدهد و جالب اینکه معدل گوگرد در هر دو نوع سوخت تقریبا برابر و حتی در بنزین معمولی متعادلتر بوده است!
با اینکه گفته میشود هماکنون بنزین تولیدی با استاندارد ملی کشور در منطقهی خاورمیانه از بالاترین سطح کیفی برخوردار است، بهنظر میرسد استاندارد ملی بنزین ما با آنچه که باید باشد فاصله دارد و مهمترین بخش آن در تفاوت عدد اکتان و مقدار گوگرد این فراورده با بنزین کشورهای پیشرفته است. تفاوتی که باعث افزایش مصرف سوخت تمام خودروها، تولید آلایندههای فراوان، و ایجاد مشکلات فنی در موتورهای جدید شده و مالکان را مجبور به استفاده از بنزین سوپر میکند که حتی در تهران هم به اندازهی کافی در دسترس نیست.
ناگفته نماند حذف MTBE و کاهش گوگرد بنزین، با افزودن ۵ درصد اتانول در دستور کار وزارت نفت قرار دارد که امید میرود با رساندن این میزان به ۱۰ درصد، کمبود عدد اکتان بنزین جبران شده و دیگر نیازی به استفاده از MTBE نباشد. یکی دیگر از روشهای عدم استفاده از MTBE جایگزینی مقادیر بالای الفینها و ترکیبات آروماتیک سنگین (اکتان کثیف بهدلیل رسوب) به بنزین است که برای رفع این مشکل، پاککنندههایی مانند نانو صابونها را به سوخت اضافه میکنند. امیدواریم بهزودی شاهد تدوین استانداردهای جدید تولید و عرضهی سوخت در کشور مطابق استاندارد جهانی باشیم.
برعکس کامالا هریس که بارها در حملههای انتخاباتی، ایران را دشمن اول آمریکا معرفی کرد و تحتِتأثیر همسر یهودیاش و خصومت وی و اسرائیل با ایران قرار داشت، بهنظر میرسد که ترامپ پس از طی کردن یک دورهی ریاست جمهوری متوجه شده که راهکار تعامل با ایران فرق میکند و در صحبتهای انتخاباتی خود بههیچوجه با لحنی خصومتآمیز دربارهی ایران صحبت نکرد و برعکس بارها و بارها اصرار داشت که بگوید هیچ مشکلی با ایران ندارد و فقط میخواهد مطمئن شود که ایران به سلاح هستهای دسترسی نخواهد داشت.
البته بماند که دشمنان ملت ایران تلاش دارند با جنگ رسانهای فضاسازیای را ایجاد کنند که قرار است یک دشمن بزرگ در مقابل ایران حضور پیدا کند و حتی برخی پا را فراتر گذاشته و به ترامپ التماس کردهاند که ایران را اشغال کند و حکومت در ایران را به آنها تحویل دهد تا چند صباحی بیایند ایران بروند دربند و درکه آلو جنگلی بخورند و برگردند بروند لاس وگاس و فلوریدا دنبال خوشگذرانی. فکر نکنید اینها را از خودم میگویم، میتوانید بروید مصاحبهی برخی از آنهایی که بهدنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی در ایران هستند را گوش کنید.
بعضی از آنها میخواهند ترامپ به ایران حمله کند و همانگونه که اسرائیل فلسطینیها را قتل عام میکند، چند میلیون ایرانی که با آنها همعقیده نیستند را قتل عام کند. البته خواستههای اینها با خواستههای برخی کشورهای منطقه که عموماً هزینههای خائنان به وطن را تأمین میکنند همسو است، چرا که این کشورها چشم طمع به ما یملک ایران و خاک ایران دارند و برخی دهههاست که بهدنبال تجزیهی ایران هستند تا کشور مقتدری بهنام ایران در کنار آنها قرار نداشته باشد و برخی دیگر کلاً با شیعیان ایران و منطقه مشکل دارند و میخواهند خون آنها جاری شود تا با خون ایشان وضو بگیرند و گناهانشان پاک شود و مستقیم بروند بهشت.
بههرحال آنچه تاریخ ثابت کرده این است که همهی اینها میروند و نابود میشوند، ولی ملت ایران بیش از ۲۵ قرن است که سرجای خود باقی مانده. آنچه دشمنان ایران متوجه نیستند این است که اگر ترامپ تصمیم داشت با سربازهای آمریکایی به جنگ ایران بیاید، در دورهی اول ریاست جمهوریاش اینکار را میکرد و در دورهی دوم که دیگر به آنها نیاز ندارد، بهجای اینکه بهدنبال جنگ با ایران باشد بهدنبال تعامل با ایران خواهد بود.
آنچه امروزه برای ترامپ اهمیت دارد این است که مشکلات اقتصادی داخلی ایالات متحده را حل کند و برای حل این مشکلات نیاز دارد که فضایی برای درآمدزایی برای آمریکا ایجاد کند نه اینکه برود سمت جنگی که میتواند هزینههای خانمانسوز برای آمریکا داشته باشد.
در چنین شرایطی اگر به غرب آسیا نگاه کنید میبینید ایران را دارید که به بیش از ۲۵ هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد، کشوری که حدود ۵۰ سال است در بسیاری از صنایع زیربنایی آن سرمایهگذاری نشده است. از نفت و گاز که چیزی حدود پنج هزار میلیارد دلار فضای سرمایهگذاری در آن است بگیرید تا مثلاً صنعت هوانوردی که حداقل به حدود یک هزار هواپیمای مسافربری جدید نیاز دارد تا صنعت حملونقل و ساختوساز و... . هزاران مورد زمینهی سرمایهگذاری بسیار سودآور در ایران وجود دارد که قطعاً آمریکاییها متوجه آنها هستند.
مبلغ ۲۵ هزار میلیارد دلار، یک برآورد اولیه بهحساب میآید. اگر بنا شود ایران به هاب تجارت و حملونقل شمال و جنوب و شرق به غرب تبدیل شود، قطعاً مبالغ سرمایهگذاری و سودهای بسیار کلانتری مطرح خواهد بود. در کنار ایران، عراق و سوریه و لبنان هستند که هرکدام بهنوبهی خود از حدود چهارصد میلیارد دلار برای لبنان گرفته تا چهار تا پنچ هزار میلیارد دلار برای سوریه و همین مقدار برای عراق نیاز است.
اگر هم آمریکا بخواهد سهم اصلی در این کیک اقتصادی داشته باشد چارهای جز تعامل با ایران ندارد، چرا که ایران و متحدیناش میتوانند هرگونه سرمایهگذاری آمریکایی را بهخطر بیاندازند.
در مقابل، کشورهای عرب حوزهی خلیج فارس را داریم که از نظر سرمایهگذاری اشباع شدهاند و دیگر پروژهی جدیدی نیست که بتوان در آن سرمایهگذاری کرد. در نهایت پروژهی شهر نوین «نیوم» عربستان سعودی است که ما بین یک تا دو هزار میلیارد دلار در آن سرمایهگذاری نیاز است و عربها خود بخش اعظم این سرمایهگذاری را در دست دارند و جایی برای آمریکاییها در آن نمانده.
برخی تصور میکنند که دلیل خروج ترامپ از برجام بحث اختلافات سیاسی او با ایران و... بوده، درحالیکه واقعیت امر این است که پس از امضای برجام، ایران حدود ۹۰% پروژهها و قراردادها را با اروپاییها امضا کرد و آمریکاییها دیدند که سهمی از پروژههای ایران ندارند و بههمیندلیل ترامپ از برجام خارج شد.
حتی بحثِ تحریمهای ایران هم نه بهدلیل برنامهی اتمی است و نه تسلیحاتی؛ اصل ماجرا این است که آمریکاییها پس از جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی را وادار کردند از مستعمرههای خود خارج شوند و همچنین برای خودشان برخی حوزههای نفوذ تعیین کردند و طبق آن، ایران جزو حوزهی نفوذ آمریکا بهحساب میآمد و پس از انقلاب در ایران آمریکاییها دیدند که حوزه نفوذ خود - مخصوصاً اقتصادی - را از دست دادهاند و کشورهای اروپایی دارند این حوزه را از چنگ آنها درمیآورند، بههمیندلیل تحریمهایی را وضع کردند که جلوی اینها را بگیرند.
سادهاش را میگویم؛ همهی تحریمها به این دلیل است که آمریکا به دیگران میخواهد بگوید اگر من سهمی از اقتصاد و پروژههای ایران را نداشته باشم، هیچکدام حق ندارید سهمی ببرید. فقط زمانی تحریمها برداشته میشود که آمریکاییها ببینند که میتوانند سهم اصلی از پروژههای اقتصادی ایران را داشته باشند.
کشورهای عرب حوزهی خلیج فارس جمعاً با هم حریف انصارالله یمن نشدند. اسرائیل بیش از یک سال است در ۳۶۰ کیلومتر مربع دست و پا میزند و با مقاومت فلسطینی که هیچ سلاح قابل توجهی ندارد درگیر است و نتوانسته کاری کند و فقط برای آمریکا هزینه تراشیده.
در لبنان هم که ارتش معظم اسرائیل با آن همه دبدبه و کبکبه و آن همه تسلیحات آمریکایی، نتوانسته حتی یک وجب هم در مقابل حزب الله پیشروی کند و فقط برای آمریکا هزینهبر است.
در عملیات اخیر اسرائیل برعلیه ایران، اسرائیلیها با شکست مفتضحانهای در مقابل سلاحهای ساخت ایران مواجه شدند، درحالیکه پیشرفتهترین تسلیحات آمریکایی در اختیارشان بود. ترکیه هم که بدون کمک آمریکا شرایط اقتصادی بیثباتی دارد و از آنسو مصر هم نتوانسته در شمال آفریقا ثبات ایجاد کند.
ایران و متحدین ایران در منطقه موفق شدهاند با کمترین امکانات، با اقتدار ایستادگی کنند. کشتوکشتارهایی که نتانیاهو راه انداخته در نهایت منجر به آن میشود که متحدین ایران که بهدنبال انتقام از اسرائیل هستند افزایش یابند. حتی رسانههای داخلی اسرائیل شروع کردهاند مسأله ی برکناری نتانیاهو توسط ترامپ را مطرح کنند، چرا که وی دیگر بسیار برای آمریکا پرهزینه شده.
در چنین شرایطی اگر شما جای رئیس جمهور آمریکا باشید تلاش میکنید کدام طرف را انتخاب کنید و با آن معامله کنید؟ طرفی که ثابت کرده توان انجام هیچکاری را ندارد یا طرفی که ثابت کرده آنقدر مقتدر است که میتواند در مقابل همه بایستد؟
بهنظر میرسد آمریکای ترامپ، اگر افراد هوشمندی را استخدام کند، تلاش خواهد کرد با ایران مقتدر در این منطقه تعامل کند نه تقابل. نمیگویم دوباره ایران مانند زمان شاه بهعنوان متحد اصلی آمریکا در منطقه تبدیل شود، اما حداقل این است که با هم تعامل کنند. فراموش نکنید که زمانی آمریکا با چین هم وارد جنگهای غیرمستقیم شد: ویتنام و کره. آنها درنهایت تشخیص دادند بهتر است تعامل کنند نه تقابل.
درست است لابی اسرائیل و برخی کشورهای عربی امروزه در آمریکا بسیار قدرتمند هستند و ممکن است در مقابل هر طرحی برای تعامل ایران و آمریکا بایستند، اما فراموش نکنید که ترامپ دیگر به آنها نیاز ندارد، چون دیگر قرار نیست کاندیدای ریاست جمهوری شود، و امروزه تنها چیزی که برای او مهم خواهد بود منافع آمریکا است و برآوردها نشان میدهد منافع آمریکا در تعامل با ایران است نه تقابل با آن.
منبع: اسپوتنیک فارسی
نوشتهی: دکتر عماد آبشناس
کمی بیش از یک ماه و نیم پیش، «حنا» گربهی مادهای که توی حیاط خونهمون و لابهلای خرتوپرتها زندگی میکرد زایمان کرد. حیوونی 4 تا بچه گربه بهدنیا آورد. با توجه به جثهی کوچیکی که داشت، فکر نمیکردم 4 تا پیشی توی شیکمش باشه!
توضیحات: بچه گربههای تازه بهدنیا اومده حنا خانم
این دومین زایمان حنا بود. متأسفانه بچهی قبلیاش (بچهی اولش) بهطرز مشکوکی در سن چهار ماهگی غیبش زد. شیکم اولش یهدونه گربه زایید. جنسیت بچهی اولش نر بود و اسمش رو گذاشته بودیم «زبل خان».
توضیحات: حنا و زبل خان
بچههای حنا میتونن راه برن و غذا بخورن. خیلی شیطونی میکنن و از سر و کول همدیگه بالا میرن. واسشون توی حیاط یه سرپناه ساده از جنس کارتن (مقوا) ساختیم. خونشون رو با مشمع ضد آب کردیم تا موقع بارندگی، رطوبت واردش نشه.
توضیحات: خونهی بچه گربهها
طبقهی پایین خونهمون خالیه. گاهی اوقات درب حیاط خلوت باز میمونه (بچهها یادشون میره ببندن) و گربه میره داخل خونه. حنا خانم هم دقیقاً همین شکلی وارد واحد پایین شد و اونجا زایمان کرد. ما هم که دیدیم گربه اونجا زایمان کرده، درب حیاط خلوت رو نبستیم تا بتونه رفت و آمد کنه.
توی این یک ماه و نیمی که از زایمان حنا گذشته، ازش با غذای تمیز و مقوی حمایت کردیم تا بتونه نینیهای کوچولوش رو شیر بده. توی این مدت چشمای بچه گربهها عفونت کرد، ولی بهلطف خواهرم که واسشون دارو خرید، مشکل عفونت چشمشون کاملاً برطرف شد. خواهرم خیلی مهربونه و علاوهبر گربهها، هنوز داره از خرگوشی که چند سال قبل پیدا کرده بودم نگهداری میکنه. راستش بهطورکامل سرپرستی خرگوش (موچی خانم) رو بهعهده گرفته.
عکسها
1. مشاهده
توضیحات: 4 تا بچه گربه حنا خانم
2. مشاهده
توضیحات: بچه گربهها
3. مشاهده
توضیحات: گربه مادر (حنا خانم)
4. مشاهده
توضیحات: گربه و خرگوش (حنا و موچی) توی باغچهی خونهمون
5. مشاهده
توضیحات: حنا از موچی (خرگوش) میترسه، بهخاطرهمین رفته بالای سنگ وسط باغچه.
6. مشاهده
توضیحات: زبل خان، اولین بچهی حنا خانم که بهطرز مشکوکی گُم شد.
7. مشاهده
توضیحات: زبل خان پستان مادرش رو از دهانش خارج کرد و تا به دوربین نگاه کنه.
8. مشاهده
توضیحات: حنا خانم بچههای تازه بهدنیا اومدهشو بغلش گرفته و داره بهشون شیر میده
9. مشاهده
10. مشاهده
11. مشاهده
توضیحات: بچه گربههای حناخانم یک ماه و نیم پس از تولد
12. مشاهده
توضیحات: دوتا از بچه گربه ها حنایی هستن و دو تای دیگه سیاه و سفید
13. مشاهده